منوی دسترسی
یادداشت جمعه موسیقی شماره 30 - تهیه شده توسط مجله‌ پرشین‌ساز

موسیقی جز و دیان ریوز

موسیقی جز و دیان ریوز

در این یادداشت که در ادامه‌ی برنامه‌ی جمعه موسیقی است به موسیقی جز، برخی عناصر آن پرداختیم و آن را از مناظر گوناگون بررسی کردیم. همچنین زندگی حرفه‌ای و هنری دیان ریوز، خواننده‌ی جز آمریکایی را مورد کنکاش قرار دادیم.

واژه‌شناسی موسیقی جز:

     خاستگاه واژه‌ی جز منجر به تحقیقات قابل توجهی شده است و تاریخ آن به خوبی مستند شده است. اعتقاد بر این است که مربوط به jasm، یک اصطلاح عامیانه مربوط به سال ۱۸۶۰ به معنی pep energy است. اولین رکورد نوشته شده از این کلمه در مقاله‌ای در سال 1912 در لس آنجلس تایمز است که در آن یک پرتاب‌کننده‌ی توپ بیس بال در یک لیگ جزئی، زمینی را توصیف کرد که وی آن‌را توپ جز نامید، چرا که تکان می‌خورد و شما نمی‌توانید به راحتی هرکاری با آن انجام دهید.

استفاده از این کلمه در یک زمینه‌ی موسیقایی در اوایل سال ۱۹۱۵ در روزنامه شیکاگو دیلی تریبون، مستند‌سازی شد. اولین استفاده‌ی مستند آن در یک زمینه‌ی موسیقی در نیواورلان در ۱۴ نوامبر ۱۹۱۶، مقاله‌ی تایمز-پیکایون در مورد گروه‌های جز بود. یوبی بلیک در مصاحبه‌ای با رادیوی عمومی ملی، خاطرات خود را از ادعاهای عامیانه این اصطلاح ارائه داد و گفت: «وقتی برادوی آن را برداشت، آن را jazz نامیدند، به این نام نبود، jass بود. کلمه‌ی کثیفی بود و اگر می‌دانستید چه چیزی است، جلوی خانم‌ها نمی‌گفتید. انجمن گویش آمریکا آن jazz را کلمه‌ی قرن بیستم نامید.
تعریف جز دشوار است زیرا طیف گسترده‌ای از موسیقی را در بر می‌گیرد که یک دوره بیش از ۱۰۰ سال، از راگ تایم گرفته تا همجوشی تزریق شده با راک را شامل می‌شود. تلاش‌هایی برای تعریف جز از دید دیگر سنت‌های موسیقایی مانند تاریخ موسیقی اروپا یا موسیقی آفریقایی صورت گرفته است. اما منتقد یواخیم آرنست برندت استدلال می‌کند که شرایط مرجع و تعریف آن باید گسترده‌تر باشد، تعریف جاز به‌عنوان شکلی از موسیقی هنری که از طریق رویارویی سیاه‌پوستان با موسیقی اروپایی در آمریکا سرچشمه گرفته است و استدلال می‌کند که با موسیقی اروپایی در آن جز متفاوت است «رابطه ویژه ای با زمان تعریف شده به عنوان «نوسان» دارد. جاز شامل 'خودجوش و سرزندگی تولید موسیقی است که در آن بداهه نوازی نقش دارد'و شامل sonority و شیوه‌ای از اphrasing است که آینه‌ی فردیت موسیقی‌دانِ مجری جز است.
تعریف گسترده تری که دوران‌های مختلف جز را در بر می‌گیرد توسط تراویس جکسون پیشنهاد شده است.
ایشان می‌گوید: «این موسیقی ( مقصود همان موسیقی جز) است که شامل ویژگی‌هایی مانند نوسان، بداهه‌نوازی، تعامل گروهی، توسعه یک صدای فردی و دسترسی به امکانات مختلف موسیقایی است. کرین گیبارد استدلال کرد که جز یک سازه است که به عنوان بخشی از یک سنت منسجم درک می شود.
دوک الینگتون، یکی از مشهورترین چهره های جز، گفته است: «جز تمام موسیقی است».

جز یک ژانر موسیقی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در جوامع آفریقایی-آمریکایی نیواورلان، لوئیزیانا، ایالات متحده‌ی آمریکا، ریشه در بلوز و رگ تایم دارد. از دهه‌ی 1920، این موسیقی به عنوان اصلی‌ترین شکل بیان موسیقی در موسیقی سنتی و عامه پسند شناخته شده است که با پیوندهای مشترک موسیقی آفریقایی-آمریکایی و اروپایی-آمریکایی پیوند خورده است. موسیقی جز با نت‌های تاب دار ، آکورد‌های پیچیده، آوازهای پرسش و پاسخ، فرم پلی‌ریتمیک و بداهه‌نوازی مشخص می شود. موسیقی جز ریشه در بیان فرهنگی و موسیقی آفریقای غربی و در سنت‌های موسیقی آفریقایی-آمریکایی دارد.
با گسترش جز در سراسر جهان، بر فرهنگ‌های موسیقی ملی، منطقه‌ای و محلی کشید که سبک‌های مختلفی را به‌وجود آورد. جاز نیواورلان از اوایل دهه‌ی ۱۹۱۰ آغاز شد و راهپیمایی‌های قبلی گروه برنجی، کوادریل‌های فرانسوی، بیگوئین، راگ تایم و بلوز را با بداهه نوازی پلی‌فونیک جمعی ترکیب کرد. در دهه‌ی ۱۹۳۰، گروه‌های بزرگ سوینگ رقص‌گرا به شدت ترتیب داده شدند، جاز کانزاس سیتی، بلوز، بداهه‌نوازی و جاز کولی (سبکی که بر والت‌های موست تأکید داشت) سبک‌های برجسته‌ای بودند. ببوپ در دهه‌ی ۱۹۴۰ ظهور کرد و جاز را از موسیقی محبوب قابل رقص به سمت یک «موسیقی جدی» چالش برانگیزتر تغییر داد که در تمپوهای سریع‌تر پخش می‌شد و از بداهه‌نوازی بیشتر مبتنی بر آکورد استفاده می‌کرد. جزِ کول، در نزدیکی پایان دهه‌ی 1940 توسعه یافت و صداهای آرام‌تر، صاف‌تر و خطوط ملودیک بلند و خطی را معرفی کرد.
اواسط دهه‌ی ۱۹۵۰ ظهور هارد بوپ که تأثیرات ریتم و بلوز، انجیل و بلوز را به ویژه در نواختن ساکسیفون و پیانو معرفی می کرد را شاهد هستیم. جز مدال در اواخر دهه ۱۹۵۰، با استفاده از حالت، یا مقیاس موسیقایی، به عنوان پایه‌ی ساختار موسیقایی و بداهه‌نوازی، مانند جز آزاد، که به کاوش در نواختن بدون متر منظم، ضرب و ساختارهای رسمی می‌پرداخت، توسعه یافت. همجوشی جز-راک در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰، ظاهر شد و بداهه نوازی جاز را با ریتم‌های موسیقی راک، سازهای الکتریکی و صدای صحنه‌ای بسیار تقویت‌شده ترکیب کرد. در اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰، شکل تجاری همجوشی جز به نام جز صاف موفق شد و پخش رادیویی قابل توجهی را به‌دست آورد. سبک‌ها و ژانرهای دیگری نیز در دهه‌ی ۲۰ فراوان بودند، مانند جز لاتین و آفریقایی-کوبایی.

    

2 عنصر از عناصر موسیقی جز:

بداهه‌نوازی:

بداهه‌نوازی یکی از عناصر تعریف‌کننده‌ی این موسیقی است. مرکزیت بداهه‌نوازی به تأثیر اشکال قبلی موسیقی مانند بلوز نسبت داده می‌شود، نوعی موسیقی فولکلور که در بخشی از آهنگ‌های کاری و فریادهای میدانی بردگان آفریقایی-آمریکایی در مزارع به‌وجود آمد. این آهنگ‌های کاری معمولاً در اطراف یک الگوی تکراری پرسش و پاسخ ساختار یافته بودند، اما بلوز اولیه نیز بداهه‌نوازی بود. اجرای موسیقی کلاسیک بیشتر با وفاداری آن به موسیقی نوشته شده ارزیابی می شود، با توجه کمتر به تفسیر، ornamentation، و همراهی. هدف مجری کلاسیک این است که همان طور که نوشته شده بود، آهنگسازی را پخش کند.
در مقابل، جز اغلب با تعامل و همکاری مشخص می‌شو‌د و ارزش کمتری بر سهم آهنگساز، اگر وجود داشته باشد، و بیشتر بر روی مجری قرار می دهد. مجری جز لحن را به روش‌های فردی تفسیر می‌کند و هرگز دویار همان آهنگسازی را نمی‌نوازد. بسته به خلق و خوی مجری، تجربه و تعامل با اعضای گروه یا اعضای مخاطبان، مجری ممکن است ملودی‌ها، هارمونی‌ها و امضای زمان را تغییر دهد.
در اوایل دیکسیلند ( نام دیگر جز نیواورلان)، اجراکنندگان به نوبت در حال نواختن ملودی‌ها و بداهه‌نوازی کنترملودی‌ها بودند. در دهه‌ی 1920 تا 1940، گروه‌های بزرگ، بیشتر به ترتیباتی متکی بودند که توسط گوش نوشته یا آموخته و حفظ می‌شدند. تک‌نوازان در درون این ترتیبات بداهه‌نوازی کردند. در عصر ببوپ دهه‌ی ۱۹۴۰ گروه‌های بزرگ به گروه‌های کوچک و حداقل آرایش‌هایی راه دادند که در آن ها ملودی در ابتدا به طور خلاصه بیان شد و بیشتر قطعه بداهه نوازی شد. مدال جز پیشرفت‌های آکورد را رها کرد تا به نوازندگان اجازه دهد حتی بیشتر بداهه‌نوازی کنند. در بسیاری از اشکال جز، یک تک‌نواز توسط یک بخش ریتمی از یک یا چند ساز آکوردال (پیانو، گیتار)، دو باس، و درامز پشتیبانی می‌شود. بخش ریتم، آکوردها و ریتم‌هایی را می‌نوازد که ساختار ترکیب را رسم می کنند و مکمل تک‌نواز هستند. در موسیقی آوانگارد و جز آزاد، جدایی تکنوازی و گروه کاهش می‌یابد و مجوز، یا حتی یک نیاز، برای رها کردن آکورد، مقیاس و متر وجود دارد.

   
سنت گرایی:
از زمان ظهور ببوپ، اشکالی از جز که به صورت تجاری یا تحت تأثیر موسیقی عامه‌پسند قرار دارند، مورد انتقاد قرار گرفتند. به گفته بروس جانسون، همیشه یک تنش بین جز به عنوان یک موسیقی تجاری و یک فرم هنری وجود داشته است. علاقه‌مندان به جز سنتی bebop، جز آزاد، و همجوشی، جز را به عنوان اشکال زیرزمینی برکنار کرده‌اند. یک دیدگاه جایگزین این است که جز می‌تواند سبک‌های متنوع موسیقایی را جذب و متحول کند. جز با اجتناب از ایجاد هنجارها به سبک‌های آوانگارد اجازه ظهور می‌دهد.

نکته: (ببوپ یا بوپ سبکی از جز است که در اوایل تا اواسط دهه ۱۹۴۰ در ایالات متحده توسعه یافت، که ویژگی‌های آهنگسازی‌هایی است که با تمپوی سریع، پیشرفت های پیچیده‌ی آکورد با تغییرات سریع آکورد و تغییرات متعدد کلید، استعداد نوازندگی و بداهه نوازی بر اساس ترکیبی از ساختار هارمونیک، استفاده از مقیاس‌ها و اشاره‌های گاه‌به‌گاه به ملودی مشخص می‌شوند.)

    

نگاه به جز از منظر جامعه‌شناسی:

برای برخی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، جز توجه را به مشارکت آفریقایی‌ها و آمریکایی‌ها در فرهنگ و تاریخ جلب کرده است. برای دیگران، جز یادآور جامعه‌ای ستمگر و نژادپرستانه و محدودیت در چشم‌اندازهای هنری آن‌ها است. امیری باراکا (هنرپیشه، آموزگار، نویسنده، کنشگر و شاعر اهل ایالات متحده‌ی آمریکا)، استدلال می‌کند که یک ژانر جز سفید وجود دارد که بیان‌کننده‌ی سفیدی است. نوازندگان جز سفید در غرب میانه و در مناطق دیگر در سراسر آمریکا ظاهر شدند.
پاپ جک لاین که در دهه‌ی ۱۹۱۰ گروه ریلاینس را در نیواورلاان اداره می‌کرد، پدر جز سفید نامیده می‌شد. گروه جز اصلی دیکسیلند که اعضای آن سفیدپوست بودند، اولین گروه جز بودند که ضبط کردند و بی بیدربک یکی از برجسته‌ترین تک‌نوازان جز دهه‌ی ۱۹۲۰ بود. سبک شیکاگو توسط نوازندگان سفیدپوستی چون ادی کوندون، باد فریمن، جیمی مک پارتلند و دیو استایر توسعه یافت. برخی دیگر از شیکاگو مانند بنی گودمن و جین کروپا در طول سال‌های ۱۹۳۰ به اعضای پیشرو سوینگ تبدیل شدند. بسیاری از گروه‌ها شامل هر دو موسیقی‌دان سیاه پوست و سفید پوست بودند. این نوازندگان به تغییر نگرش نسبت به نژاد در آمریکا کمک کردند.

معرفی و شمه‌ای از فعالیت‌های هنری دیان الیزابت ریوز

دیان الیزابت ریوز، خواننده‌‌ی جز 64ساله‌ی اهل میشیگان آمریکا و برنده‌ی شش جایزه‌ی گرمی:
دیان ریوز در دیترویتِ میشیگان، در یک خانواده‌ی اهل موسیقی متولد شد. پدرش آواز می خواند، مادرش نوازنده‌ی ترومپت، دایی‌اش چارلز بورل (چارلز "چارلی" بورل، نوازنده‌ی باس کلاسیک و جاز است که به دلیل اولین آفریقایی-آمریکایی‌ای که در یک سمفونی بزرگ آمریکایی عضو شد مشهور است) و پسر عمویش جورج دوک (جورج ام. دوک، نوازنده‌ی کیبورد، آهنگساز، ترانه سرا، خواننده و تهیه کننده‌ی ضبط بود) است.
پدرش وقتی او دو ساله بود درگذشت و او در دنورِ کلرادو، توسط مادرش، وادا سوانسون و خانواده‌ی مادری بزرگ شد. در سال 1971، آواز و نواختن پیانو را شروع کرد. وی یکی از اعضای گروه دبیرستان خود بود و هنگام اجرای برنامه در یک کنگره در شیکاگو، مورد توجه ترومپت‌نواز، کلارک تری قرار گرفت و دیان را به خواندن با خود دعوت کرد. او در دانشگاه کلرادو، خوانندگی کلاسیک را تحصیل کرد.
ریوز به لس آنجلس نقل مکان کرد و در آنجا با استنلی تورنتین، لنی وایت و بیلی چایلدز همکاری کرد و آثاری ضبط کرد.
سپس گروه Night Flight را با بیلی چایلدز تأسیس کرد ، که در دهه 1990 دوباره با او همکاری کرد. وی به شهر نیویورک نقل مکان کرد و از سال 1983 تا 1986 با هری بلافونته به تورگردی پرداخت.
او در سال 1987 با Blue Note قرارداد امضا کرد و در آن سال آلبوم مشهور او، با حضور هربی هنکاک، فردی هوبارد و تونی ویلیامز، نامزد دریافت جایزه گرمی شد. وی در ادامه پنج جایزه گرمی را از آن خود کرد.
منتقد موسیقی ، اسکات یانوو درباره وی گفته است: «ریوز یک جانشین منطقی برای دینا واشنگتن و کارمن مک ری است، یک ترجمان برتر شعر و یک خواننده‌ی ماهر است.
صدای او با صدای پتی آستین ، ونسا روبین مقایسه شده است.
ریوز در مراسم اختتامیه‌ی بازیهای المپیک زمستانی 2002 در سالت لیک سیتی اجرا کرد. در سال 2005، او در فیلم شب بخیر و خوش شانس با آواز خواندن بر اساس استانداردهای آن زمان در دهه‌ی 1950 (از جمله چقدر ماه بالاست، به تو خیره شده‌ام و...) ظاهر شد.
در سال 2006 موسیقی متن این فیلم، برنده‌ی جایزه‌ی گرمی بهترین آلبوم آوازی جز شد.

آلبوم‌های منتشر شده از وی به شرح زیر است:

• Welcome to My Love (Palo Alto, 1982)
• For Every Heart (TBA & Tapes, 1984)
• Ballerina with Marcy Levy (BBC, 1984)
• Dianne Reeves (Blue Note, 1987)
• The Nearness of You (Blue Note, 1988)
• Never Too Far (EMI, 1989)
• I Remember (Blue Note, 1991)
• Quiet After the Storm (Blue Note, 1994)
• Art & Survival (EMI, 1994)
• Three Ladies of Jazz: Live in New York (Jazz Door, 1995)
• The Grand Encounter (Blue Note, 1996)
• New Morning (Blue Note, 1997)
• That Day (Blue Note, 1997)
• Bridges (Blue Note, 1999)
• In the Moment – Live in Concert (Blue Note, 2000)
• The Calling: Celebrating Sarah Vaughan (Blue Note, 2001)
• A Little Moonlight (Blue Note, 2003)
• Christmas Time Is Here (Blue Note, 2004)
• Good Night, and Good Luck (Concord, Jazz, 2005)
• When You Know (Blue Note, 2008)
• Beautiful Life (Concord, 2013)
• Light Up the Night: Live in Marciac (Concord, 2016)

نظرات

 
 
Captcha  
بازگشت به بالا